استراتژی محتوا
استراتژی محتوا به معنای تعیین مسیر برای رسیدن به یک هدف واحد با استفاده از محتواهایی است که تولید می شوند می باشد. اهمیتی که استراتژی محتوا دارد شاید از خود محتوا بیشتر باشد، پس بهتر است قبل از شروع به محتوا نویسی و تولید محتوا مقاله زیر را به دقت مطالعه کنید تا در رسیدن به اهداف خود از مسیر منحرف نشوید. وقتی کلمه استراتژی به گوشمان می خورد بیشتر ذهنمان به سمت بازی هایی که سبک استراتژیکی دارند کشیده می شود.
در این نوع بازی ها کاربر رهبری یک لشکر یا یک دژ را برعهده دارند که این موضوع زیاد هم بی ربط به استراتژی محتوا نیست، در واقع در استراتژی محتوا به جای رهبری یک دژ یا لشکری از سربازان، محتوا ها را رهبری می کنیم و بیشتر نوع مسائلی که قرار است طبق نظر ما پیش برود و اهدافی که در سر داریم متفاوت می باشد. برای رهبری کردن یک گردان برای پیروزی در جنگ باید یکسری اصول و قواعد را بلد باشیم، به همین دلیل برای رهبری کردن محتوا ها هم دانست قواعد مخصوص به خود، لازم و ضروری می باشد تا رسیدن به اهداف میسر شود. در این مقاله قصد داریم تا به طور کامل این قواعد را بررسی کنیم تا تعریف درستی از استراتژی محتوا در ذهنمان نقش ببندد و بیشترین بازخورد را از انرژی و وقتی که صرف می کنیم داشته باشیم.
استراتژی محتوا چیست؟
قبل از توضیح استراتژی محتوا بهتر است که اشاره کنم منظور از محتوا صرفاً یک نوشته، رشته ای از کلمات و واژه های به هم پیوسته نیست و هر چیزی که ممکن است از ذهن انسان تراوش کند و هدف از آن انتقال مفاهیمی که در فکر انسان است باشد، محتوا نامیده می شود. برای مثال ویدیو ها و فیلم هایی که تولید می شوند یا حتی صدا هایی که ضبط شده اند و غیره، همگی محتوا هستند؛ اما استراتژی محتوا به برنامه ریزی گفته می شود که در آن هدف از تولید محتوا (هرنوع محتوایی) مشخص است و در رسیدن به آن هدف تمامی اقدامات سنجیده و طبق قاعده می باشد. بهترین نمونه ای که می توان برای یک استراتژی خوب نام برد سریال ها هستند. دلیل این موضوع هم کاملاً مشخص است، زیرا تاریخ انتشار آن ها دقیق و واضح می باشد و همیشه مخاطبان منتظر قسمت بعدی سریال ها هستند.
در واقع بهترین ویژگی هایی که می توان برای یک استراتژی محتوا نام برد را درون خود دارند، یعنی هدف مشخص است، زمان بندی کاملاً دقیق می باشد، مخاطب را همیشه تشنه نگه می دارد تا جایی که مخاطب برای قسمت بعدی لحظه شماری می کند و غیره؛ بنابراین اهمیت استراتژی محتوا را هیچ وقت دست کم نگیرید زیرا برگه برنده شما در جذب مخاطب و در نتیجه نگه داشتن آن می باشد. با یک استراتژی درست و سنجیده می توانید کسب و کار خود را زیر و رو کنید و این حرف به هیچ عنوان اغراق نیست.
اهمیت استراتژی محتوا
استراتژی محتوا از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می باشد اما به طور کلی وقتی بخواهیم در مورد مزیت هر موضوعی بحث کنیم ناخود آگاه دوست داریم تا در رابطه با معایب آن نیز نقطه نظراتی را بشنویم ولی در رابطه با برنامه ریزی و هدفمند عمل کردن نمی شود ایرادی را بیان کرد. چرا شاید هم معایبی داشته باشد مانند نیاز به وقت گذاشتن و بررسی کردن دارد، حوصله سر بر می باشد، عمل براساس دستورات آن سخت خواهد بود و غیره اما اگر از این مسائل بگذریم، مزایایی که چه در برنامه ریزی برای محتوا نویسی و چه در برنامه ریزی برای بهتر زندگی کردن وجود دارد قابل انکار نیست. اگر بخواهیم نیمچه نگاهی به مزیت ها و اهمیت استراتژی محتوا داشته باشیم موارد زیر بهترین آن ها خواهد بود:
- شما را از سردرگمی خارج می کند.
- به شما می گوید که در کجای مسیر هستید و باید به کجا بروید.
- برای شما مشخص می شود که انتظار دارید در چه زمانی چه نتیجه ای بگیرید.
- سریعتر از قبل تولید محتوا می کنید.
- یک دید کلی درمورد بخش های مختلف خواهید داشت.
- یک مسیر کلی به مخاطبتان هدیه می دهید.
- مخاطب در محتواهای شما گیج و گنگ نمی شود.
در هر کاری که وارد شوید بزرگان آن کار بارها و بارها تکرار می کنند که برنامه ریزی داشته باشید. در مورد محتوا نویسی هم همین گونه است و اگر می خواهید نتیجه بگیرید و در میان راه دلسرد و ناامید نشوید باید و باید یک استراتژی برای پیمودن مسیر پر پیچ و خم جهت رسیدن به هدف داشته باشید. این تنها حرف من نیست، بلکه نقطه اشتراکی میان بزرگان هر کسب و کاری می باشد.
مراحل استراتژی محتوا
امیدوارم تا به اینجا اهمیت داشتن یک استراتژی و برنامه ریزی درست و منطقی را درک کرده باشید، اما سؤالی که به نظرم اکنون ذهن مخاطبان را درگیر کرده است «برای چیدن یک استراتژی باید از کجا شروع کنم؟» می باشد به همین دلیل در ادامه از صفر تا صد تولید یا همان نحوه استراتژی محتوا را آموزش خواهم داد. قبل از داشتن یک توضیح کامل در مورد مراحل نوشتن یک استراتژی محتوا بهتر است یک نگاه کلی به این مراحل بیاندازیم:
- تعیین هدف
- برسی وضعیت فعلی
- تعیین کلمات کلیدی
- بررسی رقبا
- تهیه پرسونای مشتری
- بررسی اطلاعاتی که از مراحل قبلی به دست آوردید
- ساخت قیف بازاریابی برای تولید محتوا
- تنظیم تقویم براساس ارزیابی های بالا
- بررسی عمل کرد
تعیین هدف
هر محتوایی که تولید شده و بسیار موفق بوده مطمئن باشد که تولید کنندگان آن یک استراتژی محتوا مناسب هدف کاملاً آشکار و واضح داشتند. وقتی ندانید که به چه دلیلی می خواهید وقت، هزینه، سلامتی و غیره خود را صرف تولید محتوا کنید عملاً ضرر کرده اید. تعیین هدف می تواند به کارهایی که انجام می دهید ارزش دهد، اما ممکن است این اهداف برای هرکسی و در هر حوزه ای متفاوت باشد و به مرور زمان این اهداف نیز تغییر پیدا کنند و بهتر و بزرگ تر شوند. برای مثال هدف بیشتر افرادی که مانند خود من در حال تولید محتوا متنی هستند، افزایش ترافیک سایت و بالا بردن مخاطبان و درنتیجه کسب در آمد می باشد، در حالی که سایت های مشابه در حوزه ی کاری ما شاید درآمد کافی دارند ولی هدفی که از تولید محتوا در نظرشان است به برند شدن می باشد که بسیار هدف بزرگ تری نسب به افزایش ترافیک می باشد. پس بهتر است شما نیز اهداف خود را مشخص کنید و منظور از هدف آرمان هایی که در سر دارید نیست.
برای بهتر متوجه شدن این موضوع به خاطره خودم که در ادامه به آن اشاره کرده ام توجه کنید. وقتی که می خواستم برای اولین بار کسب و کار خود را راه بیاندازم، هرکسی که از من می پرسید هدفت از این کار چیست تنها یک کلمه می گفتم: خدمت به مردم و کشورم. شاید این موضوع تنها طرز تفکر من نبود و خیلی ها جواب هایی از این دست برای کاری که می خواستند انجام دهند داشتند، ولی موضوعی که توجه من را جلب می کرد عدم موفقیت آن کار و یا در بهترین حالت گرفتن نتیجه حداقلی بود و دلیلی داشت که شاید بعد از چندین تجربه این چنینی به آن پی بردم و آن هم اشتباه گرفتن ارزش ها و آرمان هایی که در سر داشتم با اهدافم بود. هدف و ارزش شاید به هم نزدیک باشند ولی به هیچ وجه مثل هم نیستند، منظور از هدف باید کاملاً مشخص باشد یعنی وقتی می پرسند به چه دلیلی کار می کنید جواب مثلاً خرید یک خانه شصت متری در فلان شهر، فلان کوچه، فلان ساختمان و فلان طبقه باشد نه این که برای خدمت به دوستانم یا برای داشتن یک زندگی بهتر. پس برای موفقیت ابتدا اهداف خود را تعیین کنید و در انتخاب اهدافتان هم دچار اشتباه نشوید.
بررسی وضعیت فعلی
برای اینکه حرکتی رو به جلو داشته باشیم باید اطرافمان را خوب بشناسیم. وقتی قرار است از روی پلی رد شویم عقل حکم می کند که ابتدا استحکام آن پل بررسی شود تا فنا نرویم، پس برای پیشرف در کار هم باید کاملاً وضعیتی که در آن هستیم را بشناسیم و منظور از شناخت وضعیت، شناخت نقاط قوت و ضعف می باشد تا:
- نقاط قوت خود را حفظ و بهتر کنیم. در یک تیم فوتبال دلیل انتخاب هرفرد برای پست های خاص، توانایی ها و ویژگی هایی است که آن فرد وجود دارد و اگر قرار باشد پس از گذشت مدتی بازیکن نقاط قوت خود را از دست دهد، دیگر هیچ جایگاهی در تیم نخواهد داشت. پس نباید نقاط قوت خود را از دست دهیم چون دیگر جایی در بازار نخواهیم داشت.
- نقاط ضعف خود را شناسایی و حذف و در صورت امکان تبدیل به نقاط قوت خود کنیم. بهتر است توانی که در رابطه با نقاط ضعف صرف می شود دو برابر گزینه اول باشد زیرا از فقط از این ضعف ها است یک کسب و کار ضربه می خورد. باید سرمایه گذاری بیشتری در جهت حذف این نقاط ضعف صورت بگیرد و حدالمکان تبدیل به نقاط قوت و برگه برنده شوند.
اگر استراتژی محتوای برای وب می خواهید سایت های گوناگونی وجود دارد که می توانید از آن ها برای بررسی وضعیت سایت خود استفاده کنید برای مثال:
- google analytics
- moz
- hotjar
از جمله سایت هایی می باشند که برای بررسی وضعیت لحظه ای سایتتان بسیار کار آمد اند؛ اما بعد از بررسی وضعیت کار خود حالا تقریباً می دانیم که چه کار هایی باید انجام دهیم و یک اسکلت بندی کلی از استراتژی که در سر داریم به وجود آمده است اما برای گرفتن حداکثر نتیجه، این مراحل کافی نیست.
تعیین کلمات کلیدی
تعیین کلمات کلیدی در استراتژی محتوا در واقع کوتاه ترین، کم هزینه ترین و پرسود ترین مسیری است که برای رسیدن به اهداف خود می توانیم از آن استفاده کنیم. برای مثال فرض کنید می خواهید از شهر X به شهر Y سفر کنید و برای رسیدن به مقصد 2 مسیر وجود دارد، یکی دو برابر طولانی تر از دیگری می باشد. آدم عاقل همیشه از مسیر کوتاه تر می رود (البته بسته به شرایط که در این مثال شرایط یکسان اند) اما از کجا تشخیص دهیم که مسیر A نصف مسیر B می باشد؟ خب جواب استفاده از ابزار هایی مانند متر است. در رابطه با تولید محتوا برای سایت و وبلاگ نیز ابزارهایی وجود دارند که در ادامه به بررسی دو نوع از بهترین ها پرداخته ایم:
keywordtool
ابزار keywordtool را می توان به عنوان یکی از بهترین ابزارها در رابطه با نشان دادن کلمات و تعداد آنها معرفی کرد. در این ابزار با انجام تنظیمات اولیه و جستجوی کلمه ی مورد نظر شاهد تغییرات جستجوی کاربران طی ماه های اخیر و همچنین تعداد حدودی جستجوی یک کلمه را می توانید مشاهده کنید. خبر بد اینجاست که برای اطلاع از آمار جستجوها باید اشتراک این ابزار را خریداری کنید که هزینه آن کمی بالاست اما ارزش آن را دارد که یکبار آن را خریداری کنید و کلمات کسب و کار خود را بررسی نمایید.
kwfinder
kwfinder نیز یکی دیگر از ابزارهایی است که می توانید از آن استفاده کنید. خبر خوب درباره این ابزار این است که می توانید به تعداد محدود تعداد جستجوی احتمالی را از این ابزار آن هم به صورت رایگان دریافت کنید و اما خبر خوب تر این است که می توانید با ساخت ایمیل های متفاوت تا جایی که کارتان را راه بیندازد از این ابزار نهایت استفاده را کرده باشید. اینکه آمار جستجوی کلمات را کدام یک بهتر نشان می دهند را هنوز متوجه نشده ایم چراکه هرکدام درصد خطایی را دارند؛ اما خود من به شخصه ترجیح می دهم از ابزار keywordtool استفاده کنم.
بررسی رقبا
تنها دلیل پیشرف بشر استفاده از تجربیات گذشتگان و انتقال آن ها به آیندگان می باشد و اگر این گونه نبود امروزه در جایگاهی که هستیم، قرار نخواهیم داشت زیرا عمر انسان کفاف نمی داد. پس برای پیشرفت می بایست از تجربیات افرادی که بیشتر از ما در این حوزه فعالیت کرده اند استفاده کنیم. رقیبانی که در سطح بالا تری از کسب و کار ما قرار دارند صد در صد بهتر از ما به همه چیز واقف اند و بیشتر از آن چه که فکر می کنیم پیراهن در این راه پاره کرده اند پس چرا نباید از این تجارب استفاده نکینم؟
اشخاص زیادی وجود دارند که نوعی تعصب خاص برای کار خود قائل اند و اصلاً هم دوست ندارند مانند افرادی که این مسیر را رفته اند و موفق شده اند رفتار کنند زیرا در خیال خود فکر می کنند که از کار دیگران کپی برداری کرده اند، درحالی که اصلاً این گونه نیست و در اصل درحال الگو برداری هستیم نه کپی کردن. اشخاص بزرگ زیادی الگوهایی برای خود داشته اند و برای موفق شدن، نیاز به الگو برداری درست است. پس اگر سایتی یا هر نوع کسب و کاری دارید بهتر است که رقیبان خود را کاملاً بررسی نمایید. این کار موجب می شود که بفهمید دلیل موفقیت بیشتر آن ها نسبت به شما چیست و چه کارهایی لازم است انجام دهید تا شاید هم بهتر از آن ها در این مسیر پیشرفت داشته باشید.
تهیه پرسونای مشتری
یکی از مسائل مهم که باید در استراتژی محتوا در نظر گرفته شود داشتن یک شناخت کامل از مشتریان و مخاطبانمان است که به این شناخت از مخاطب در اصطلاح پرسونا می گویند. وقتی مشتری از درب مغازه شما وارد می شود با یکسری اطلاعاتی که در اختیارتان قرار می دهد شما متوجه می شود که به چه چیزی با چه ویژگی هایی و با چه رنج قیمتی احتیاج دارد، در واقع شما یک پرسونا از مشتری را به دست می آوردید و طبق آن محصول خود را به فروش می رسانید؛ اما اگر کسب و کاری که دارید کمی بزرگ تر از یک مغازه در یک خیابان باشد تهیه این پرسونا کمی سخت خواهد بود.
برای مثال فرض کنید که یک تولیدی پوشاک دارید، آیا می توانید از تک تک افرادی که قصد دارید در آن منطقه محصول خود را بفروشید، بپرسید که چه نوع لباسی و با چه نوع سبکی دوست دارند؟ مسلماً این کار بسیار هزینه بر و وقت گیر خواهد بود؛ اما معیار هایی وجود دارند که می توان با استفاده از آن ها پرسونای مشتریان خود را به دست آورد و محتوایی طبق آن (در واقع طبق علاقه مخاطبان) تولید کرد. برای مثال یک سایت خرید و فروش کتاب را در نظر بگیرید، با ابزار هایی که در مراحل قبلی برای بررسی وضعیت سایت معرفی کردیم می توان متوجه شد که طیف مخاطبانمان بیشتر از چه نوع کتابی و با چه سبکی خوششان می آید و درنتیجه سرمایه گذاری بیشتری روی آن دسته از کتاب ها صورت گیرد. (تقویت نقاط قوت با استفاده از پرسونای مشتری) همچنین می توانید بررسی کنید که چه نوع کتابی هم استعداد رشد دارد ولی شناخته شده نیست و با تبلیغات بیشتر، آن کتاب تبدیل به محصولی پرفروش گردد. (تبدیل نقاط ضعف به قدرت با استفاده از پرسونای مشتری)
بررسی اطلاعاتی که از مراحل قبل به دست آوردید
در این مرحله از استراتژی محتوا اگر مراحل قبلی را که گفته شد درست انجام دهید (که زمان بر هم می باشد و ممکن است هفته ها طول بکشد) شما یک بانک اطلاعاتی بسیار ارزشمند و قوی خواهید داشت که در رسیدن به اهدافتان مانند ماشینی برای سریعتر و راحت تر پیمودن مسیر خواهد بود؛ اما می دانیم که عمل کردن به همه اهدافی که در سر داریم در طولانی مدت میسر خواهد شد و نمی توان تمامی آن اهداف را باهم پیش برد، پس باید اهداف اولویت بندی شوند و این کار جز با بررسی اطلاعاتی که به دست آورده ایم امکان پذیر نیست.
ساخت قیف بازاریابی برای تولید محتوا
یکی از مهم ترین کلماتی که می شود در بازیابی از آن نام برد «قیف بازاریابی» است که برای چیدن یک استراتژی محتوا، چه برای افزایش فروش و غیره باید از آن استفاده نمود که در ادامه یک بررسی اجمالی از قیف بازاریابی خواهیم داشت ولی در مقاله بازاریابی به توضیح کامل آن پرداخته ایم؛ اما مراحلی که باید برای تهیه یک قیف آن هم از نوع بازاریابی باید طی شود به شرح زیر می باشد:
- آگاهی
- محرک
- جستجو
- توجه
- خرید
- ماندن
قبل از خواندن ادامه مطلب توصیه می کنم این مقاله را مطالعه فرمایید: قیف بازاریابی چیست؟
آگاهی
یکی از اولین اقداماتی که برای تحقق اهدافتان در بازاریابی باید صورت گیرد ایجاد آگاهی از حوزه ی فعالیتتان برای عموم مردم می باشد. تصور کنید هدفی که در سر دارید تا بر اساس آن استراتژی محتوا خود را بسازید مثلاً افزایش فروش محصولاتتان می باشد اما اگر مردم ندانند که شما چه محصولی می فروشید واقعاً این هدف خنده دار به نظر می رسد، پس شروع به شناساندن خدماتی و یا محصولاتی که ارائه می دهید کنید؛ اما در مورد استراتژی که قرار است برای تولید محتوا بچینیم، به چه صورتی آگاهی باید انجام شود؟ خب جواب این سؤال: تولید محتوایی است که عموم مردم در حال جستجو در مورد آن هستند. برای مثال اگر وبلاگ نویس هستید و حوزه ی کاریتان هم کلینیک زیبایی می باشد، تولید محتواهایی مانند:
- غذاهایی که بر زیبایی پوست تأثیر گذارند.
- چگونه پوست زیبایی داشته باشیم؟
- راز جوانی
- …
در حقیقت شاید افراد بسیار زیادی درحال جستجو برای یافتن پاسخ مسائل با هستند و شما می توانید در کنار پاسخ دادن به آن ها حوزه ی کاری خود را نیز معرفی نمایید.
محرک
حال مخاطبان خود را پیدا کرده اید (هرچند در آینده بسیار بیشتر خواهند شد) ولی این مخاطبان نمی دانند که شما در چه مواردی می توانید نیاز های آن ها را برطرف سازید. خب وقت آن است که حوزه ای که در آن تخصص دارید را معرفی کنید، برای مثال همان سایت کلینیک زیبایی را در نظر بگیرید. قشری از جامعه متوجه شدند که شما در زمینه زیبایی فعالیت دارید ولی در چه حوزه ای تخصص دارید؟ پوست، مو، جراحی، دارو درمانی و یا … در این زمان باید محتوایی را تولید کنید که بهتر حوزه ی تخصصی تان را معرفی کند، مثلاً تخصص شما پوست می باشد، پس باید محتواهایی که خیلی دقیق و هدف مند در مورد پوست و عوامل مؤثر بر زیبایی آن صحت می کند را تولید کنید.
جستجو
محتواهایی که در این دسته قرار می گیرند بیشتر جنبه ی آموزشی دارند و پیرو مرحله قبلی یعنی محرک هستند. در چیدن استراتژی محتوا باید تعدای از محتواهایی که تولید می کنید جنبه آموزشی داشته باشند و بدون دریافت هیچ نوع هزینه ای آن ها را در اختیار مخاطبانتان قرار دهید. برای مثال همین استراتژی محتوایی که بنده در حال نوشتن آن هستم در این دسته قرار می گیرد زیرا بدون هیچ چشم داشتی تمامی تجاربی که در این سالها به دست آورده ام را در اختیار کاربران سایت پارماتیک قرار می دهم. البته لازم است اشاره کنم که هدف از تولید این نوع محتوا ها بالاتر از پول می باشد و در واقع جذب مخاطب بالقوه و همیشگی هدف اصلی ماست که در آینده این مخاطبان هستند که به پارماتیک ارزش خواهند داد .
پس اگر به دنبال برند سازی و ایجاد ارزش برای نام و کسب و کار خود هستید بهتر است دو برابر دسته های دیگر قیف بازاریابی رو این موضوع سرمایه گذاری کنید.
توجه
زمانی می رسد که مخاطبان حوزه ی کاری شما، با وجود داشتن شناخت از کسب و کارتان، هنوز نمی دانند که آیا از شما خرید کنند یا از جای دیگری. در این موقع باید در سایت شما یا هر نوع کانالی که مخاطبان از طریق آن کانال با شما ارتباط دارند باید بدون هیچ قصد و قرضی به مقایسه برند های مختلف بپردازید و درمیان این مقایسه ها، برند خود را نیز بررسی کنید. برای مثال مقاله ای در مورد «ده کلینیک برتر زیبایی در ایران» تدارک ببینید که یکی از آن ده گزینه کلینیک شما می باشد. با این کار مخاطب اعتماد بیشتری به شما می کند و از واژه مخاطب به مشتری انتقال می یابد.
خرید
با محتواهایی که تولید کرده اید مخاطب این احساس را کرده است که نیاز به مثلاً جراحی پلاستیک دارد و نمی داند که چه کلینیکی می تواند نیاز او را بهتر رفع کند. در این زمان است که باید محتوا های شما به نقد و بررسی دقیق خدمات یا محصولاتی که ارائه می کنید بپردازد تا اعتماد مخاطبان را جذب کنید. کاری که سایت های بزرگی مانند دیجی کالا و امثال آن به خوبی انجام می دهند. این نوع محتوا ها در تبدیل مخاطب به مشتری بسیار مؤثر و مهم می باشند.
برای مثال کلینیک زیبایی شما کرمی را که در جوان سازی پوست کارایی دارد، تولید و به فروش می رساند و کاری که شما باید در این مرحله انجام دهید این است که ویژگی های محصولتان را به گوش مخاطبان برسانید. برای مثال کرمی که شما تولید می کنید در مدت مثلاً یک ماه تأثیر خود را نشان می دهد و بسیار به صرفه تر از محصولات مشابه است و از این دست موضوعات را در محتواهایی که قرار است تولید کنید بگنجانید تا مخاطبی که حوزه ی کاری شما و تخصصتان را شناخته است اعتماد کرده و محصول شما را خریداری نمایید.
ماندن
مشتری از شما محصولی را خرید آیا این پایان راه است؟ بیشتر کاسبان جوابشان بله است و در واقع خود را زرنگ می دانند که توانسته اند محصول خود را بفروشند ولی زمانی شما موفق می شوید که مشتری را نگه دارید. سخت ترین مرحله یعنی تبدیل مخاطب به مشتری را گذرانده اید آیا منطقی است که آن را از دست دهید؟ پس باید تعدادی از محتواهایی که تولید می کند مخصوص مشتریانتان باشد و نگاه ویژه ای به این طیف از مخاطبان داشته باشید. با توجه به پرسونایی که از مشتریان خود تهیه کرده اید، بررسی کنید که بیشتر دنبال چه موضوعاتی هستند و روی آن موضوعات فعالیت داشته باشید تا ارزشمند ترین دارایی خود را از دست ندهید. این بخش بیشتر شبیه به خدمات پس از فروش می باشد یعنی محتواهایی که تولید می کنید مانند خدمات باشد که به صورت رایگان بعد فروش یک محصول به خریدار ارائه می کنید تا تبدیل به مشتری همیشگی شما باشد. برای مثال بخشی که کاربران فقط با عضویت درون سایت شما به آن ها دست رسی دارند می توان در این دسته بندی قرار گیرد که بسیاری از سایت های بزرگ این کار را انجام می دهند.
تنظیم تقویم براساس ارزیابی های بالا
هفت مرحله برای چیدن یک استراتژی محتوا ی درست را شرح دادیم اما حالا وقت این است که تقویم محتوایی خود را داشته باشیم. در مراحل قبلی اهداف مشخص شدند، وضعیت خود و رقبا را بررسی کردیم و چند ابزار برای این بخش معرفی کردیم و گفتیم که از سایت هایی می توانید برای انتخاب کلمات کلیدی استفاده کنید. همچنین شش نوع دسته بندی کامل برای محتواهایی که قرار است تولید کنیم نام برده شد، اما سؤالی که اکنون وجود دارد این است که با چه تناسبی باید این محتوا ها تولید شود و در چه بازه زمانی آن هارا انتشار دهیم تا بهترین باز خورد را داشته باشیم. خب از نظر من این تناسب برای همه محتواهایی که در قیف بازاریابی نام بردیم یکی است به جز دسته جستجو که دو برابر دسته های دیگر باید باشد ولی در مورد زمان انتشار این محتوا ها باید بگوییم که لازم است یه زمان مشخص مانند هفت شب یا یازده صبح را انتخاب کنید و همیشه دقیقه در آن زمان محتوای خود را انتشار دهید. دلیل این موضوع هم مانند سریال ها می باشد، یعنی اجازه دهید تا مخاطبانتان عادت کنند که همیشه قرار است مثلاً دو روز یک بار ساعت پنج ظهر محتوایی از سایت شما انتشار یابد (سایت یک مثال است و هر نوع کانال ارتباطی شامل این موضوع می باشد).
مسئله مهم دیگری که در زمان انتشار محتوا ها وجود دارد، ساعت انتشار می باشد. سعی کنید ساعتی را انتخاب کنید که بیشتر مخاطبانتان بتوانند در آن زمان به سایت شما یا هر نوع کانال ارتباطی که دارید مراجعه کنند، برای مثال ساعات دوازده تا دو ظهر زمان خوبی نیست چون در حال استراحت و صرف نهار می باشند ولی نه یا ده شب از نظر بنده بهترین موقع برای انتشار مقالاتتان می تواند باشد. برای تنظیم تقویم استراتژی محتوایی تان نرم افزار ها و سایت های مختلفی و جود دارد ولی خود من بیشتر ترجیح می دهم تا از جدول هایی که روی کاغذ رسم می کنم استفاده کنم که در ادامه تصویری از یک جدول کلی برای تقویم استراتژی محتوایی آورده شده است.
بررسی عملکرد
مسلماً استراتژی که برای اولین بار چیده شده است بی عیب و نقص نیست و همیشه ایراداتی دارد و برای برطرف کردن این ایرادات باید در بازه های زمانی مشخص بررسی کنید که آیا بازخوردی که انتظار آن را داشتید را گرفته اید یا خیر. برای این کار می توانید اهداف کوتاه مدتی تعیین کنید و مانند چالشی برای خود در نظر بگیرید که در مدت مثلاً یک ماه باید به آن اهداف دست پیدا کنید و اگر حداکثر توان خود را به کار بردید ولی نتیجه نگرفتید مطمئنان استراتژی که چیده اید اشتباه می باشد و نیاز به بهبود دارد. برای این که سریع تر نتیجه بگیرید می توانید چیدن استراتژی محتوایی تان را به افرادی که در این حوزه فعالیت دارند بسپارید تا بدون آزمون خطاهایی که در انتظارتان خواهد بود نتیجه بهتر بگیرید. البته ابزارهایی که در بالا هم معرفی شدند نسخه premium آن ها کمی گران بوده و اگر فکر می کنید خریدن این ابزار ها هزینه اضافی تلقی می شود نگران نباشید چون کسب و کار هایی که در این زمینه فعالیت دارند (استراتژی محتوا می چینند) این ابزار ها را دارند.
جمع بندی
در این مقاله سعی شد تا یک تعریف کلی از استراتژی محتوا داشته باشیم و مراحل چیدن این استراتژی هم بیان شد ولی باز هم تکرار می کنم که برای چیدن یک استراتژی خوب باید صبر و حوصله به خرج دهید زیرا راه صد ساله را نمی توان یک شبه رفت اما اگر زمان کافی ندارید می توانید چیدن استراتژی محتوایی تان را برای هرنوع کانال ارتباطی که دارید به دست متخصصان این زمینه بسپارید که درست است نمی توانند شما را در پیمودن راه صد ساله در یک شب یاری کنند و لی می توانند این صد سال را تا یک سال هم کاهش دهند. امید وارم این مقاله مفید واقع بوده باشد. منتظر نظراتتون در انتهای این مقاله هستیم.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
محتوای ستونی (Pillar Content) چیست؟
چگونه با تدوین استراتژی محتوا سایت خود را تکان دهیم؟
دیدگاهتان را بنویسید